اظهار کرد : ما پدیدهها را همان گونه که میباشند نمیبینیم , بلکه فهم و شعور ما بعد از عبور از غربال ذهنیتها , باورها , اعتقادات , محیط فرهنگی و اجتماعی در تعامل با محیطی که در آن معاش میکنیم صورت میگیرد .
او خاطرنشان کرد : کوسهای و دلفینی دو پارادایمی میباشند که امروزه در خلق اکثر اوقات اشخاص جامعه بیشتر بازدید می شوند . به این مفهوم که در پارادایم کوسهای , برای چیره شدن ; دیگر افراد یا این که می بایست بمیرند و یا این که ببازند کهاین مورد را میتوان در منظر به کسانی روءیت کرد که برای کسب منافع دوچندان در ارتباط ها اجتماعی در گیر تعارضاتی می باشند , به این دلیل که آنان رغبت عجیبی چهت نیل به موقعیت اینجانب موفق و تو بازنده یا این که بمیریم , امّا بازنده نشویم داراهستند .
این روانشناس تصریح کرد : شخصی که دارنده پارادایم کوسهای است از نبرد کردن و غالب شدن لذت میبرد چه بسا در صورتی به ارزش حیف کردن جانش به پایان برسد , امّا از طرفی نیز شم بی کفایتی , تزلزل در تصمیم گیری و کار کردن برخلاف منافع مجموعه را درین شخص میتوان روءیت کرد که همه از تبعات این جور از پارادایم میباشند .
اثبات خاطرنشان کرد : شخصی که از پارادایم دلفینی شامل است ویژگیهایی زیرا زیرکی , ذکاوت , انعطاف پذیری و همدلی و همراه بودن را داراست و از موفقیت بقیه افراد ذوق زده و با حزن سایر افراد غمگین میشود .
او افزود : با نگاهی به دو پارادایم کوسهای و دلفینی میتوان اخذ که از دیر باز دنیای کوسهایها دارنده تامل ناکارآمد و باخت خوردهای بوده است . دنیایی که در آن , گاه کلام از کسانی است که چهت نیل به مقامهای فراتر , یکدیگر را از فی مابین می برند و این میتواند پیامدهای منفی را در معاش اشخاص داشته باشد ; به گونه ای که چه بسا بعضی از اشخاص خانواده در رقابتی نفس گیر و مخرب عملکرد می کنند به دیگر اعضای خانواده یورش نمایند و به حالت ( پیروز – بازنده ( برسند .
این روانشناس در پایان ادامه داد : برخلاف پارادایم کوسهای , انعطاف پذیری و همیاری در دنیای دلفینی قادر است به زیباتر شدن معاش اشخاص یاری دهد و حالت ( موفق – موفق ( را برای آنها بهوجود آورد .