در ارتباط با نیازهای اساسی انسانها خاطرنشان کرد : ویلیام گلاسر , بنیانگذار تئوری تعیین , بعداز یک سری ده سال تحقیق و تجربه بهاین سود دست یافت که انسانها پنج نیاز با اهمیت داراهستند که ارضا و محقق نشدن هرمورد از آنان میتواند اشخاص را مبتلا یک دسته ناخرسندی و رضایت نداشتن نماید و نکته شایان ذکر این است که انسانها , ارضا و به وقوع پیوستن این نیازهای خویش را در تعامل و ارتباط با دیگر افراد جست و جو مینمایند .
او , نیازهای با اهمیت آدم در نگاه تئوری تعیین را مشتمل بر بقا , توان , عشق و علاقه و وابستگی خاطر , آزادی , تفریح و لذت تیتر کرد .
این روانشناس درباره زبده عشق و علاقه بین دختران و پسران برنا تصریح کرد : هر انسانی میتواند علاقه بورزد و آن را اخذ نماید . از این رو , زنان تحت عنوان نقش مادرانه و روح لطیفی که داراهستند در مقایسه با مردان شم نیاز بیشتری به عشق و علاقه و وابستگی خاطر داراهستند , بهاین مفهوم که آن ها رغبت داراهستند نیز عشق و علاقه و محبت متعددی تقدیم سایرافراد نمایند و نیز اینکه این علاقه و حس را متقابلا اخذ نمایند .
اثبات اعلامکرد : پسرها در مقایسه با دختران حس نیاز کمتری به محبت و علاقه دارا هستند , به این دلیل که برای آن ها علاقه با نیاز به بقا ارتباط مستقیمی داراست , یعنی هرچه نیاز به بقا در یک پسر بیشتر باشد علاقه و تمایلات عاشقانه وی هم ارتقاء پیدا مینماید .
او راجعبه باخت عاطفی در بعضی از رابطه ها عاشقانه افزود : اکثری از دختران و پسران برنا تصوری احساسی و غیر حقیقی و واقعی از همسر آتی خویش دارا هستند و بر این تصور میباشند که با تقدیم عشق و علاقه یا این که با در دست گرفتن گری میتوانند همسر آتی خویش را طبق تصویر دنیای مناسب تغییر و تحول دهند که اکثر وقت ها مشکلات معاش زناشویی هم از فروپاشی این توهم بوجود میاید .
این روانشناس برای ثبات علاقه زوجین بعد از تزویج خاطر نشان کرد : گوش سپردن , حمایت و تشویق کردن , احترام گذاشتن , اعتماد کردن , قبول و گفتوگوی منطقی و مستمر بر رمز اختلافات مو جود هفت عادت نازونوازش است که زوجین می توانند به مراد ثبات عشق و علاقه خویش , جایگزین رفتارهای اشتباه نمایند .